شیرینی های رومینا جون
دختر گلم عاشق تماشای تی ویه امشب داشتیم یه فیلم اکشن تماشا میکردیم اخراش خوابمون گرفت خاموشش کردیم بغض کردی زدی زیر گریه هیچی دیگه مجبور شدیم دوباره روشنش کنیم تا خانم ادامش رو ببینه مثل اینکه خیلی علاقه داشتی بدونی اخرش چی میشه یکی نیست بگه ووروجک شما هنوز چهار ماهت نشده لااقل یه فیلم مناسب خودت و تماشا کن دخترم قربونت برم امروز حسابی گیج شده بودی گذاشتمت روی تشک بازیت با یه دست پستونکت و گرفته بودی با دست دیگت عروسک بالای سرت و بعد از کلی تلاش عروسک و میذاشتی دهنت همون لحظه بیرون میاوردیش و پستونک رو میبردی طرف دهن نمیتونستی بخوریش با حرص غر میزدی و بعد از اون سرفه های نمکی ... ...
نویسنده :
roya
1:00
بدون عنوان
دخترم دردانه ی زیبایم عزیز تر از جانم پاره ی تنم دوستت دارم ... صدای دلنوازت را نگاههای معصومانه ات را شیطنت های کودکانه ات را اشک های بی کینه ات را دل پاک و مهربانت را همه را دوست دارم می دانی... تو مژدگانی همه ی مهربانی های عالمی تو بهترین همدم و مونس و با محبت ترین پرستار عالمی تو ارزنده ترین هدیه ی خدا بر روی زمینی و در یک کلام تو رحمت کاملی تو را با همه ی وجود دوست می دارم دخترم همیشه خوب باش و خوب بمان
نویسنده :
roya
0:41
بدون عنوان
خاله رومینا اخه من نمیدونم تو کجات شکل پسراس ؟؟؟ اقا ما هر موقع این فینگیلیو با خودمون بردیم بیرون همه هی پرسیدن پسرتون چن سالشه پسرتون چن سالشه اخه من نمیدونم ینی مردم شما تا حالا دختر خانمی که موهاشو پسرونه زده باشه ندیدید حالا فک کنید نی نیه ما هم رفته ارایشگاه پسرونه کوتاه کرده البته ما خودمونم گاهی وقتا شک میکنیم اخه از بس شیطون بازی در میاری که واقعا از ظرفیت یه دختر خانم بعیده ولی باز اینقد عشوه های ناز میای و کلیم شیرین بازی در میاری که تکلیفه همه رو مشخص میکنه در کل باس بگم خیلی عسلی رومینا جونم عاشقتیم ما ...
نویسنده :
mahya
13:36
برای زندگیه مامانش
بدون عنوان
دخترم گلم امیدوارم در اینده قدم های بزرگی با این پاها برداری ...
نویسنده :
roya
17:40
اولین ها
دختر گلمون امروز تونست اسباب بازیش و بدون اشتباه به سمت دهنش ببره و کلی ذوق کرد ومثل دفعات قبل اونو به صورتشنمیزد و گریه کنه یکی دیگه از چیزایی که علاوه بر تشک بازیت خیلی دوست داری اینه که یه پتوی نرم بندازم روت شروع میکنی کلی باهاش بازی کردن میندازیش روی صورتت برمیداری و از اون جیغای خوشکل میکشی اگرم تلوزیون رو واست روشن کنم که دیگه هیچی اون موقعست که من میتونم به کارام برسم ...
یه خورده از سیسمونی
یه جورایی سه ماهگی
همینطوری با عقشم
رومینا جون خالش یه چن روزیه که یاد گرفته صداشو بده بیرون و صدای خودشو بشنوه نمیدونین با این کارا چه کیفی میکنه تازه برخلاف سنش که هنوز برای غلت زدن زوده رومینا خانمی تونسته غلت بزنه و همه مونو کلی متعجب کرده اصلا کلا تموم کاراش به سن و سالش نمیاد کم مونده بخواد کارای بزرگونه هم انجام بده والااا راسی باید بگم بعد از اون همه شوق و ذوق واسه گوشواره گوش رومینا کردن مامانش فک کرده گوشش درد میگیره گوشوارشو در اورده و گوش رومینا خانم بسته شده حالا این ینی چی؟؟؟؟ ینی دوباره باید نازه باباشو بکشیم و راضیش کنیم که دختر باید گوشاش سوراخ باشه دوباره از نو ...
نویسنده :
mahya
19:29